سلحشوری؛ از واقعیتافتخارآمیز تا بلوف تهوعآور
مبارزه علیه بیگانه، با تکیه بر امکانات بیگانگان، هیچ امتیاز و افتخاری ندارد. ما علیه شوروی مبارزه کردیم که بیگانه بود؛ اما برای ما، جاده/ سرک ساخت. بیمارستان بناکرد. دانشگاه ساخت. شهرک ایجاد کرد. برای شهرهای ما برق کشید. سیلو ساخت. برای ما، در زمان خود، پیشرفتهترین تانکها و مدرنترین هواپیماهای جنگی داد. ارتش ما را تجهیز کرد. دانشجویان ما را در بهترین دانشگاه آنروز شوروی آموزش داد. بله، البته از میان خود ما، برای خود، مزدر هم تربیت کرد. حکومت جلاد، توتالیتر،سرکوبگر و آدمکش نیز روی کار آورد.
ولی ما، برای مبارزه علیه شوروی به پاکستان و دیگر بیگانگان تکیه کردیم. پاکستان، خود بیگانه بود و نقش دلال و انتقال دهنده کمک های دیگر بیگانگان را نیز بازی میکرد که قسمت اعظم این کمکها را خود به جیب میزد. ما از آنها دستور گرفتیم، تا علیه شوروی بجنگیم، تا وحشت ایجا کنیم. شهرها را خراب کنیم. پلها را منفجر کنیم، جادهها را از بین ببریم. دانشگاهها را بسوزانیم. هواپیماها، تانکها و اتوبوسهای برقی شهری را به آتش بکشیم. ارتش را منحل کنیم. فرهنگ غارتگری را ترویج کنیم. پایههای برق را منهدم کنیم. سیمهای برق را بدزدیم. حتا استخوانهای مردگان خود را ار قبرستان ها بکشیم و به پاکستانیها بفروشیم و در یک کلام، زیرساختها را ویران کنیم و منافع ملی خود را به حراج بگذاریم و چنین کردیم. این کجایش افتخار دارد؟! پس نباید یکطرفه پیش قاضی رفت. ما باید رویدادهای گذشته را آنگونه که هست تحلیل کنیم. باید از گذشته و اشتباهات خود عبرت بگیریم. نباید لاف بزنیم. ما در این مورد، هیچ دستاوردی نداریم. ما نباید با لاف زدن دلخوش باشیم. زمان آن رسیده که به صورت واقعیت دست بکشیم، فرو رفتگی و برجستگی های آن را لمس کنیم و آینده را طراحی کنیم. با خیالات سرآبگونه خدا حافظی کنیم. ملت سلحشور و قهرمان، یک بلوف تهوع آوری بیش نیست. ملت گرسنه هیچ وقت قهرمان نیست. مردمی که دستهایشان برای گدایی و کمکهای خارجی، همیشه دراز باشند، هیچ وقت نمیتوانند سلشحور باشند. ملتی قهرمان است که دارای برترین تکنولوژی روز دنیا باشد. ملتی سلحشور است که بیشترین تولید علم را دار باشد. بهوالله، ویرانگری، قهرمانی و سلحشوری نیست.