بیش از بیست سال است که بی‌بی‌سی گوش می‌کنم. در چند سال اخیر، دیدن نیز به شنیدن افزوده شده است. در این مدت، یک دروغ آشکار از این رسانه ندیدم؛ به این معنا که از وقوع چیزی خبر داده باشد؛ اما در واقع آن چیز به وقوع نپیوسته باشد، یا از عدم واقعه‌ای گزارش کرده باشد، که واقعیت، خلاف آن را اثبات کند.
اما، همین رسانه به صورت آشکارا، از اطلاع‌رسانی وقایعی که به مذاق آن خوش‌نیاید، خود داری می‌نماید و آن را در بایکوت مطلق قرار می‌دهد، یا به صورت مرموزانه در ظاهر ژستِ بی‌طرفانه اتخاذ می‌کند؛ ولی در واقع آن موضع جانب‌دارانه‌اش را در ذهن مخاطب تزریق می‌کند. این؛ یعنی حرفه‌ای بودن یک رسانه که به جذب و حفظ مخاطب می‌اندیشد، آشکارا، با شعور او بازی نمی‌کند؛ ولی در عین‌حال حرفش را می‌زند و موضعش را نیز به صورت هدف‌مند، القاء می‌کند، امری که بسیاری از رسانه‌ها، توانایی‌ آن را ندارد.
پوشش اخبار یک‌سویه‌ و جانب‌دارانه‌ی سوریه و یمن به نفع گرو‌ه‌های افراطی و دولت‌های متجاوز، از سوی بی‌بی‌سی، دلیلی بر این مدعاست. به عنوان مثال: این رسانه، از حوثی‌ها که عملا، صنعا پایتخت را در اختیار دارند، به عنوان شورشیان یاد می‌کند؛ اما از داعشیان به عنوان مخالفان.
گزارشگر بی‌بی‌سی، بسان کارکردان فیلم، از تحت قلمرو جنگجویان که مورد هدف نیروهای دولتی قرار گرفته است، در هر گزارش خود، یک کودک را از زیر آوار بیرون می‌آورد؛ ولی، عکس این کار را از وقایع مشابه در تحت قلمرو دولت نمی‌کند، گویا موشک‌های جنگجویان، فرشته‌های نجات است. همین‌طور از کودک کشی عربستان در یمن چندان خبری منتشر نمی‌کند. باید به یاد داشت که این سخن، به معنای دفاع از حوثی‌ها و رژیم اسد نیست و اصولاً جنگ در آن‌جا، هیچ ربطی به ما ندارد.